نتایج جستجو برای عبارت :

احمقانه ترین قوانین جهان (طنز)

اعتراف ابن حجر مکی به فضائل امام موسی کاظم علیه السلام
ابن حجر مکی از علمای بزرگ اهل تسنن و دشمنان مکتب اهل بیت علیهم السلام در کتابی که بر ضد شیعه نوشته است می‌نویسد:
موسى الكاظم وهو وارثه علما ومعرفة وكمالا وفضلا سمی الكاظم لكثرة تجاوزه وحلمه وكان معروفا عند أهل العراق بباب قضاء الحوائج عند الله وكان أعبد أهل زمانه وأعلمهم وأسخاهم.
موسی کاظم (علیه السلام) علم و معرفت و فضل و کمال را از پدرش به ارث برد و در اثر عفو و گذشت و بردباری که از خود
حماقت؟! حماقت چیست؟! بگمان من ما انسانها گاهی دست به کارهای احمقانه‌ای میزنیم که خودمان هم میدانیم احمقانه است. این یعنی ما احمقیم؟! شاید اینکه میدانیم یعنی عاقلیم و میتوانیم تشخیص بدهیم چه کاری احمقانه است یا نیست؛ پس عقل فقط قوه تشخیصیه است؟ یا تنها توانایی ارشاد دارد و به کار این می‌آید که چراغ قوه بگیرد و همه چیز را به ما نشان بدهد؟ اصلا چه کسی گفته هر چه عقل میگوید یا گمان میکنیم عقلمان میگوید عاقلانه است؟! میفهمی منظورم از عاقلانه چیس
اینكه سلاح فروخته شده دراثرتعویض محل فروش یامدت زمانی بالاارزش بالایی میافت برای دونالدوحشت آفرین بود.
اوهمیشه ازیادآورشدن عبارت كاغذفاقدارزش واهمه نداشت.معاهدات اسلحه وغیره بیشترزیان نصیبش میكردند.
امكان داشت كشورهاسلاح هارامهندسى معكوس كنند.ازآن جهت تحمیل قوانین استفاده كنندیاازآن بعنوان جانشین طلاودلاراستفاده كنند.
فكراوسراسرسودآورى نداشت دركل بروزبودن همه سلاح هادركشورهاراخواستارنبود.
مروری بر احمقانه ترین پیوندهای زناشویی دنیا !
به گزارش ایران ناز دو زوج نیویورکی در شرایط صفر جاذبه مراسم ازدواج بر پا نمودند.خانم ارین فینیگان به همراه همسرش نوح فولمور در حالی که در شرایط صفر جاذبه و معلق در هوا هستند به تبادل بوسه های اغاز زندگی مشترک خود می پردازند.ازدواج عجیب انها به عنوان اولین مراسم ازدواج در شرایط صفر جاذبه به شمار می اید.
 
 
ادامه مطلب
دلنوشته های بهنام زرگر رامهرمزی:ماهمگان سیاه لشکر این قافله ایم!آنانی که باید بروند خواهند رفت چرا که صندلی ریاست رابا سیاست ارث اجدادیشان کرده اند .....ودرآخرتنهاما میمانیم باهمان تفکرات احمقانه ویک دنیا خرافاتِ احمقانه تر از تفکراتمان...۱۲۷/Behnamzargar
آدم تلاش «احمقانه» کم ندارد در زندگی اش. از آن تلاش ها که غالبا هیچ منفعت و اجری ندارند، یا در کوتاه مدّت ندارند. امّا همین تلاش ها شبیه تکیه گاه زندگی شان است در هیاهو و سیلاب زندگی . چرا گفتم سیلاب؟ چون زندگی راحت ما را با خود می برد به جاهایی که نمی خواهیم و ول می کندمان به امان خدا. هر کسی از این رها شدن و ول شدن در دست اتفاقات می ترسد. هر کس به طریقی از آن می گریزد و تلاش های «احمقانه» همان راه های گریز از این ول شدن است. همان پیدا کردن شکافی یا
مقدمه
برتراند آرتور ویلیام راسل (زاده‌ی ۱۸ می ۱۸۷۲ – درگذشته‌ی ۲ فوریه ۱۹۷۰). ریاضیدان، منطق‌دان و فیلسوف بریتانیایی بود که آثارش در مورد تحلیل منطقی، فسلفه‌ی قرن بیستم را تحت تاثیر قرار داد. برتراند راسل که موفق به کسب جایزه‌ی نوبل نیز شد، در گفتاری کوتاه با عنوان «چگونه از عقاید احمقانه بپرهیزیم؟»، به روشنی به آسیب شناسی آفات تعصب، جزم و جمود، پیش‌داوری و …. در باورهای آدمی می‌پردازد. برای پرهیز از انواع عقاید احمقانه‌ای که نوع بشر
مقدمه
برتراند آرتور ویلیام راسل (زاده‌ی ۱۸ می ۱۸۷۲ – درگذشته‌ی ۲ فوریه ۱۹۷۰). ریاضیدان، منطق‌دان و فیلسوف بریتانیایی بود که آثارش در مورد تحلیل منطقی، فسلفه‌ی قرن بیستم را تحت تاثیر قرار داد. برتراند راسل که موفق به کسب جایزه‌ی نوبل نیز شد، در گفتاری کوتاه با عنوان «چگونه از عقاید احمقانه بپرهیزیم؟»، به روشنی به آسیب شناسی آفات تعصب، جزم و جمود، پیش‌داوری و …. در باورهای آدمی می‌پردازد. برای پرهیز از انواع عقاید احمقانه‌ای که نوع بشر
احمقانه‌ترین کار دنیا اینه که  بخوای قرنطینه‌تو جایی جز خونه خودت بگذرونی.
از اون احمقانه‌تر اینه که حرف یه احمقو بدون تحقیق باور کنی و فک کنی وقتی نه به داره نه به باره درای بوشهرو بستن و نمیتونی برگردی.
دارم دیوونه میشم اینجا. یه ماااهه.... هی گفتن یه هفته بشینین، تا شنبه بشینین... شد یه ماه... بقیه‌شو چجوری تاب بیارم اینحا؟
اوکی دختره خیلی جذاب بود، هودی تنش بود و عاشق حلقه تو دستش شدم و وسایلی که همراهش بود همه از فروشگاهای فانتزی بود که من میشناختم.اولش کلی این پا و اون پا کردم بعد دیدم داره میره تقریبا دنبالش یه طبقه دویدم چون هندزفری داشت و صدام رو نمیشنوید‌. زدم رو شونه اش و گفتم: ببخشید اگه احمقانه ست ولی من از دور دیدمت و خیلی برام جذاب بودی میشه دوست شیم؟‌اول چشمشو تو حدقه چرخوند، گفتم: خیلی برات پیش میاد؟گفت: واقعا احمقانه است! نیشم جمع شد کاملا. گفتم: ب
" و موجب می شود که مردان از تن دادن به ازدواج بترسند، حال آن که سعادت جنس زن در کل بر پایه ی این پیمان استوار است!"
 
+حوصله نداشتم کل متن کتاب رو بنویسم ولی فک کنم مفهوم رو برسونه همین تیکه ش! نمیفهمم! چرا انقدر بی منطق شد یهو نویسنده؟ سعادت زن بر ازدواجه! زن نیازای زیادی داره ولی مرد فقط نیاز جنسی داره! من هیچکدوم ازینا رو قبول ندارم! احمقانه ست. همه ی این تفکرات و مرز چیدنایی که میبینم حتی خود بعضی  دخترا هم قبولش کردن ، احمقانه ست. کاش حداقل توج
هفت برتری امیر المومنین علیه السلام در کلام حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله (به روایت اهل تسنن)
حافظ ابی نعیم محدث و عالم بزرگ اهل تسنن روایت کرده است:
حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی حُصَیْنٍ، ثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ الْحَضْرَمِیُّ، ثَنَا خَلَفُ بْنُ خَالِدٍ الْعَبْدِیُّ الْبَصْرِیُّ، ثَنَا بِشْرُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الْأَنْصَارِیُّ، عَنْ ثَوْرِ بْنِ یَزِیدَ، عَنْ خَالِدِ بْنِ مَعْدَانَ، عَنْ مُعَاذِ بْنِ
لورد کالون یکی از مشهورترین فیزیکدانان تاریخ بریتانیا گفته است:
"دلایلی قاطع و قوی مبنی بر وجود طراحی هوشمند و هدفمند پیرامون خود مشاهده می‌کنیم بر همین اساس، اندیشه الحادی تا حدی احمقانه است که نمی‌توان این حماقت را با واژه‌ها توصیف کرد".
منبع: Journal of Victoria Institute, vol. 124, p. 267
تا اینجای زندگی فهمیدم ک بزرگترین درس زندگی اینه که رو هیچی نمبشه حساب کرد! و سرنوشت چیز عجیبیه!
آدمیزاد عادت داره ب آرزوهای دور و دراز و برنامه ریزی های بلند مدت. وابسته س ب پیش بینی های خودش از آینده و رسیدن ب اونچه که میخواد. غافل از اینکه نقش زندگی دقیقا همینجاس ک نذاره هیچ چیز طبق اون روال عادی پیش بره! همیشه مسائلی پیش میاد ک این مسیر صاف رو پیچ در پیچ میکنه!
البته فکر میکنم انتخاب خیلی از این مسیر ها با خود آدمه! شایدم همش!!
بهرحال آدمی زاد
امام حسن علیه السلام شبیه‌ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله
شیخ مفید رضوان الله علیه روایت کرده است که امام صادق علیه السلام فرمودند:
كانَ الحَسَنُ أشبَهَ النّاسِ بِرَسولِ اللّه ِ خَلقا و سُؤدُدا و هَدیا.
امام حسن علیه السلام در خلقت و سیرت و شرافت شبیه ترین مردم به رسول خدا بود.
الارشاد، تالیف شیخ مفید، جلد ۲، صفحه ۵، چاپ موسسه آل البیت لاحیاء التراث
مدتها پیش، فیلمی دیدم که در پایان داستان، به مخاطب می‌گفت تمام اتفاقاتی که شاهدشان بودیم، صرفا ساخته و پرداختۀ ذهن یک پسربچۀ 8 ساله بودند.
امروز به این فکر می‌کردم که در روزهای اخیر، انقدر مسائل احمقانه با راه حل‌های احمقانه‌تر مطرح شده‌اند که آدم شک می‌کند که نکند من هم دارم در ذهن یک بچه زندگی می‌کنم؟ یک بچۀ لوس که وقتی که نمی‌تواند رضایت اطرافیانش را به دست بیاورد، لج می‌کند و سعی می‌کند یک چیزی که برایشان مهم است را از آنها بگیرد ت
هیچ مجموعه تاریخی خنده‌داری بدون ماجرای جنگ ایمو یا شترمرغ کامل نمی‌شود. در آغاز جنگ جهانی اول، استرالیا کوشید تا جمعیت شترمرغ‌هایش را با مسلسل کنترل کند. اما شرایط آن گونه که انتظار داشتند پیش نرفت، شترمرغ‌ها سریع و زیرک بودند و بعد از چند روز نقشه‌کشی و شلیک هزاران گلوله تعداد ناچیزی از آن‌ها کشته شدند.  نهایتا ارتش استرالیا ناتوانی خود در کاهش جمعیت شترمرغ‌ها را قبول و عقب‌نشینی کرد.
ماراتن مردان در المپیک ۱۹۰۴
 
احمقانه‌ترین اتف
کشتنِ تنها شخصیتِ دوست داشتنی یه سریال، بدترین و مزخرف ترین فکریه که ممکنه به ذهن یه نویسنده؟! برسه!
:(((((
+ یادم نمیاد برای یه شخصیت از سریال های ایرانی این همه بغض کرده باشم :(
بذارید پیمانِ احمق اعدام شه تا این همه آدم بی گناه به خاطرش کشته نشن! اَه!
 مثلا الان پیمان آخرش آزاد می شه! که چی بشه؟! 
+ سه تا نویسنده‌ای که هی دارن ... می زنن به کل سریال! احمقانه تر اینکه تمام اتفاقات مهم، پشتِ شیشه ی پنجره های بی پرده اتفاق میفته که یا آدم بدای فیلم بفهم
اینكه سلاح فروخته شده دراثرتعویض محل فروش یامدت زمانی بالاارزش بالایی میافت برای دونالدوحشت آفرین بود.
اوهمیشه ازیادآورشدن عبارت كاغذفاقدارزش واهمه نداشت.معاهدات اسلحه وغیره بیشترزیان نصیبش میكردند.
امكان داشت كشورهاسلاح هارامهندسى معكوس كنند.ازآن جهت تحمیل قوانین استفاده كنندیاازآن بعنوان جانشین طلاودلاراستفاده كنند.
فكراوسراسرسودآورى نداشت دركل بروزبودن همه سلاح هادركشورهاراخواستارنبود.شایدبرایش دنیاجوردیگری معنی پیدامینمو
نمیدونم تاوان چی رو دارم پس میدم؛ واقعاً نمیدونم چوب چی رو دارم میخورم؛ چوب سادگی و احمق بودنم؟
ده ماه تمامه که همه زندگیم شده یه دختر، خودمو به آب و آتیش زدم که اونو واسه خودم نگه دارم، خودمو کشتم که از بودن با من خوشحال باشه، آخر سر خودم با دستای خودم دلشو میشکنم، اعتمادشو خدشه دار میکنم و اشک خودم و خودشو درمیارم.
باور کردنی نیست بگم من تا به حال توی زندگیم نه دوست دختری داشتم و نه دنبال برنامه ای بودم و نه عاشق شدم تا اینکه «پ» را دیدم و یک
احمقانه‌ست که روزانه چنددقیقه‌ای به دست‌خطِ کسی و سادگی جمله‌ای که از فردِ بی‌احساسی تراوش شده، خیره شوی. احمقانه‌ست و من احمق‌ترینم. گویا چیزی در این دست‌خط نهفته باشد، یک صداقت، جمله‌ای در نهایتِ سادگی که با دست‌هایی نوشته شده که به دکمه‌های کیبرد آشناترند تا به قلمی که بخواهد چیزی برای محبوبش بنویسد. 
تو حقیقتا که احمقی فاطمه.
 
 
 
پ.ن: که من چقدر حتی در لحظاتی که از تو بیزار بوده‌ام، دوستت داشته‌ام و این قلب درحالِ انفجارِ مرا ف
هنوز سعی میکنم فراموشت کنم
اما تو جزئی از منی .
جدانشدنی..چسبیده به روح .
خیلی ازار دهنده ست این تلاش ...
با وجود هر نوع رابطه و ادمی توی زندگیم ، باز هم هیچی شبیه تو نیست و نمیخوام باشه .
حتی اگه یه روز تصمیم احمقانه ای بگیرم .
 
نگرانم که این فرصت کم را بکشی.
از گروه‌ خانوادگی‌ای که توش حرفایی میزدن که به عنوآن یه بچه ۱۷ ساله اذیت میشدم اومدم بیرون و دختر عمم هنوز قهره.عه خب به من چه میخواستین حرفای ناراحت‌کننده نزنین.حالا به‌طرز احمقانه‌ای عذاب وجدان گرفتم.کاش پاکش نمی‌کردم.
وقتی مشکلاتم خیلی زیاد میشه یه چی یادم میفته... 
خیلی ازت دور شدم...
یاد هفت سال پیش افتادم... شبی که مشکلات خیلی بهم فشار اورد و اون کار احمقانه رو انجام دادم تگر لطف تو نبود الان تو برزخ بودم و پوستم کنده شده بود
نذار اون تصمیم احمقانه به مغزم خطور کنه 
من و بغل کن... 
کتاب قشنگت و تو دستم میگیرم و حرفات و میشنوم... 
تو هم حرفای من و میشنوی؟ اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعا
تحبس الدعا شدم... 
خودت میدونی پوستم کنده شد تا پیدات کنم تا عاشقت بشم تا
هزار بار پیش اومده که به خودم گفتم دیگه واقعا امشب صبح نمیشه این دفعه حتما دق می‌کنم.
+ به شکل احمقانه‌ای زندگیم مزه آدم‌های بی‌خود و بی‌خیال و بی‌هدف رو میده در حالی که واقعا نیستم. گمان کنم فقط بیمارم، البته که جسم نه.
+ پُک: پست کوتاه.
تموم لذت‌ها رو به بعد موکول کردیم. دور خودمون دیوار کشیدیم تا یه‌وقت پامون نلغزه.ما می‌خواستیم خوب باشیم. می‌خواستیم متعادل باشیم و هیچ کار احمقانه‌ای نکنیم. ولی حالا که فردا معلوم نیست هرکدوممون زنده باشیم یا مرده بیا ببینیم می‌ارزید واقعا؟ این‌همه عاقل بودن به کدوم درد خورد؟ اگه همین فردا چیزیمون بشه چه لذتی بردیم؟ کل پنج سال گذشته چی‌کار کردیم برای خودمون؟ما تو رعایت کردن زیاده روی کردیم. بدون انجام هیچ کار احمقانه‌ای چطور می‌خو
تموم لذت‌ها رو به بعد موکول کردیم. دور خودمون دیوار کشیدیم تا یه وقت پامون نلغزه. ما می‌خواستیم خوب باشیم. می‌خواستیم متعادل باشیم و هیچ کار احمقانه‌ای نکنیم. ولی حالا که فردا معلوم نیست کدوممون زنده باشیم یا مرده بیا ببینیم می‌ارزید واقعا؟ این‌همه عاقل بودن به کدوم درد خورد؟ اگه همین فردا چیزیمون بشه چه لذتی بردیم؟ کل پنج سال گذشته چی‌کار کردیم برای خودمون؟ 
ما تو رعایت کردن زیاده روی کردیم. بدون انجام  هیچ کار احمقانه چطور می‌خواس
خواب بدی دیدم
از خواب که بیدار شدم فقط میدانستم باید کاری کنم. شاید هم نمیتوانستم کاری کنم که آن قطعا کنترل کردن خودم بود. پس اجازه دادم همراه نفس نفس زدن هایم، اشک های شور و لجز هم بیرون بیایند. من باید به جایی میرسیدم. تلوتلو و سکندری خوران خودم را رساندم. لباسم خیس بود. نشستم کنارش. تکانش دادم. گفتم..مامان خوبی؟
فقط توانستم سرم را روی سینه اش بگذارم و آن حس آرامش را ببلعم.
لعنت به من این احمقانه ترین کار ممکن بود؛ اما خوشحال..نبودم، حس شعفی بود
خواب بدی دیدم
از خواب که بیدار شدم فقط میدانستم باید کاری کنم. شاید هم نمیتوانستم کاری کنم که آن قطعا کنترل کردن خودم بود. پس اجازه دادم همراه نفس نفس زدن هایم، اشک های شور و لزج هم بیرون بیایند. من باید به جایی میرسیدم. تلوتلو و سکندری خوران خودم را رساندم. لباسم خیس بود. نشستم کنارش. تکانش دادم. گفتم..مامان خوبی؟
فقط توانستم سرم را روی سینه اش بگذارم و آن حس آرامش را ببلعم.
لعنت به من این احمقانه ترین کار ممکن بود؛ اما خوشحال..نبودم، حس شعفی بود
لحظه‌ی آخر با بی طاقتی، اما برگشت و براشون دست تکون داد.
از بی خداحافظی کردن متنفر بود.صبر نکرد تا بتونن سوال هاشون رو بپرسن، 
میترسید از سر غصه حرفی بزنه که بعدا پشیمون بشه.
سریع پله ها رو طی کرد و سعی کرد به حرف هایی که قلبش رو به درد میاوردن فکر نکنه...احساس میکرد تمام وزن دنیا توی سرش جمع شدهو زانوهاش زیر این بار دارن خم میشن.
۲۶۹۲ - «امیرعباس فخرآور» ضدانقلاب حقوق‌بگیر دولت آمریکا، ضمن رد نقش دولت آمریکا در ایجاد ویروس کرونا، با ادعای اینکه ویروس کرونا توسط چین ساخته و توسط سپاه ایران در جهان منتشر شده، در سخنانی احمقانه و بی‌سند ادعا کرد: “فرماندهان سپاه که آلوده به کرونا شدند با زیارت حرم حضرت معصومه در قم، آنجا را آلوده کردند. شهر ووهان چین را هم سرداران سپاه آلوده کردند!”منبع:  www.tiny.cc/mzdr128
دانلود فایل اصلی 
اگر جنگی هم باشد هدف اسرائیل هست نه اعراب
امارات قربانی و بهانه  صهیونیسم عبری عربی و غربی برای حمله به ایران!!! اقدامی ناشیانه و احمقانه. جنگ را شروع کنید تا تمام پاسخ در سرزمین های اشغالی داده شود.
هر کی درگیر بشه ما اسرائیل رو میزنیم
« از نوشته های آرسام »
خب همه چیز تمام شد ، برگردیم به کار و زندگی مان برسیم ‌. شما هم برگردید و به زندگی عادی تان ادامه دهید . 
این احمقانه ترین چیزی است که کسی ممکن است در این برهه به مردم بگوید  که فرض عادی بودن حال مردم وهم است حال هیچ کدامِ ما اصلا خوب نیست .
امروز کنارم توی اتوبوس دختری نشسته بود که تو بودی. بوی عطر دخترانه‌ی احمقانه‌ی تو رو می‌داد. منو یاد اون موقع انداخت که دور بودیم از هم ولی سرتو تو دامنم می‌ذاشتی و زار می‌زدی. یاد اون روز که واسم مداحی محبوبت رو گذاشتی و من از تعجب چشمام افتاد جلوی پاهام. یاد اون شلوار نو که بد وایمیساد تو تنت. چه خاطرات قشنگ خوبی دارم باهات :) چه دوری ازم. چه خوبه که نیستی.
فوری/ قربانیان ویروس کرونا افزایش یافت؛ آخرین آمار مبتلایان: 2822 نفر
اریخ مخابره : ۱۳۹۸/۱۲/۱۴ - ۱۴:۱۷
 
به گزارش   کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت اظهار داشت: تعداد مبتلایان به ویروس کرونا در ایران به  ۲۸۲۲نفر افزایش یافت و همچنین تعداد قربانیان کرونا در سطح کشور به ۹۲ نفر افزایش یافت.
آنقدر می نویسم و پاک می کنم و می نویسم و پاک می کنم و نتیجه ای نمی دهد و هر روز روی این ها تلنبار می شود و این صدای لعنتی هم هر روز بیشتر از دیروز بی استفاده می ماند که آخرش رودل می کنم... این خط این هم نشان... در حال حاضر تنها چیزی که مرا از منفجر کردن وبلاگ با پست های احمقانه باز می دارد «روز های مرده» است و این امید که فردا باشگاه دارم و آنجا ناخواسته خالی می شوم ...
تصور کنین
دو تا بچه پولدار که تو زندگیشون هر کاری خواستن کردن، یعنی کلا تصور کنین دو تا ساشا سبحانی دارین
نه، یه دنیا جهان بخت و یه ساشا سبحانی
و اینها مثلا تصمیم میگیرن آدمای نظیف و باشخصیتی بشن یهویی
تو یه شب!
و تلاشهای احمقانه میکنن
فانتزیاشون احمقانه و کودکانه هست
کلا در حد دوست دخترم ترکم کرد پس باید رپ بخونم (آرمین تو ای اف ام) هستن.
فیلم booksmart در حد همین دنیا جهان بخت و ساشا سبحانیه
درباره زندگی دو تا دختر وایته که بچه پولدارن و تصمیم میگ
شاید بهتر باشد که به رزومه همه‌مان یک «دارای تجربه زیست» اضافه شود. تجربه زیست، تجربه‌ایست یکتا. این یکتایی، به اندازه تجربه مرگ یکتا خواهد بود، اگر کمی از جزء زندگی فاصله گرفته، به زندگی به مثابه یک کل نگاه شود. تجربه زیست ای بسا شگفت‌انگیزتر از تجربه مرگ باشد،حدود یک قرن، آمیخته با رنج، آمیخته با نقصان، به قول آن شیرپاک‌خورده «یک جهان نقصان به یک ارزن کمال آمیخته»، تجربه زندگی را بدون آنکه به خودآگاهی حقیقی از «وجود» رسیده باشیم پشت سر
یه سال پیش یه همچین موقعهایی بود که باهاش دوست شدم....کلی طرز فکرمو عوض کرد...سر یه داستان احمقانه بهم خورد دوستیمون و حالا امروز صبح وقتی بیدار شدم اولین چیزی که دیدم مسیجش بود....خوشحالم:))دون ژوانمون خیلی عوض شده:))
ادیت
پ.ن:نه عوض نشده که شده یه هیولا!و من یاد رفتارای بد رفیقم میوفتم و فکر میکنم نه !دیگه این دوست من نیست...راس گفتم نسیان عضوی از نیستیه!
 
تو را دارم ای گل، جهان با من است.تو تا با منی، جانِ جان با من است.کنار تو هر لحظه گویم به خویشکه خوشبختیِ بیکران با من است.
 
"فریدون مشیری"
 
پ.ن1:
جان و جهان خواند مرا آن صنم 
تا بزیم جان و جهان من است 
 
"سنایی"
 
پ.ن2:
بیا نگارا
بیا در آغوش من 
 
"هوشنگ ابتهاج"
از خودت برایم بگو از تو که حالا در جغرافیا جهان جایی نداری و فقط باید در زمان به دنبالت گشت!
+ مادر جانم دوسِت دارم خیلی زیاد همیشه کنارتم و امیدوارم من زودتر از تو بمیرم. ببخشید اگه همیشه اونچیزی نشد که تو میخواستی. از اتفاقای فردا: روز مادر کیکش افتاد پای من. بنظرم باید بیشتر از اینها دنبال امیدای زندگی بگردیم و اتفاقای بد رو نادیده بگیریم من تنها تو این شهر دنبال شوق زندگی گشتم و خیلی وقتا نتیجه اش غم روزافزون شد ولی هنوزم هستم و دارم ادامه م
دانایی و جهلدرقرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت مقدار زیادی پول قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند. 
فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به 
سرش زد… به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:
قیمت جهنم چقدره؟
کشیش تعجب کرد و ...گفت: جهنم؟!
مرد دانا گفت: بله جهنم.
کشیش بدون هیچ فکری گفت: ۳ سکه.
مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد
واقعا اسم همسرانِ مومن و کافر حضرت نوح به چه دردِ یه بچه هفت هشت ساله [حتی یه آدم بالغ] می خوره که تو کلاس بهش یاد می دن و بعد ازش سوال می پرسن؟!! اینم از نظام آموزشی ما! تازه وقتی همچین سوالی رو از معلمِ؟! گرامی؟! می پرسن، جواب می ده خوبه که به گوششون بخوره!
که چی بشه مثلا؟!! واقعا که چی بشه؟! به شدت احمقانه و مضحکه!!! 
+ خدایا از نادونی ما به شگفت بیا!!!!   
روند بدین شرح است:
یک فرضی می‌کنی
طبق اون فرض خیال‌بافی می‌کنی و خیال‌بافی و خیال‌بافی
نتیجتا تلقین و تلقین و تلقین
و از خیالش، رویاش، توهمش لذت می‌بری
و بعد می‌فهمی که فرض اشتباه بوده
و حالا لحظات خوبی رو برات آرزومندم
اولش برای این مطلب رمز گذاشتم ولی الان میبینم اگه یه تیکه ش رو حذف کنم موردی نداره. 
امروز از صبح تا شب مهمون داشتیم، حق میدم به خودم که درس نخوندم. میدونی یه چیزی امروز گفتم که بعدش خودم بهش فکر کردم و یه چیزی یادم اومد که یکم آینده رو برام روشن  کرد. اون چیز این بود؛‌ انجام دادن کاری از روی علاقه یعنی که اون کار رو میکنی چون دوست داری که بکنی، اما وقتی کاری رو برای هدفت انجام میدی خود اون کار رو الزاما دوست نداری اما انجامش میدی که به هدفت برس
ترامپ شهید را با مرده یکی میدانست
که احمقانه خیال کرد 
جسمت را که بگیرد;متوقف میشوی!!!!
نمیدانست که شهیدسلیمانی
ذبح عظیم است برای رسیدن به هدفِ نهایی...
خونِ شهید سلیمانی; اسرائیل را نابود خواهدکرد ;
و ظهور حضرت حجت را خیلی خیلی نزدیک...
سربازانِ امام عصر بندِ پوتین هایتان را محکم ببندید
خبری در راه است...
سلام
امروز با توجه به این که تو فرجه‌ایم از لحاظ درسی بازده‌ام زیر ده درصد بود فک کنم! با دوستم یه سر به نمایشگاه ایران هلث و اینوتکس زدیم و فهمیدیم چیزی برا ما نداره :)) حتی یه شکلاتم تعارف نکرد کسی بهمون :| برگشتن‌مون با کمی گم شدن تو همون محوطه و دور قمری زدن همراه بود و بعد هم اتوبوسی که وسط اتوبان پیاده‌مون کرد، چون همون تازگی راهو بسته بودن و جای ایستگاهو عوض کرده بودن و راننده نمی‌دونست :/
بعد از ناهار (که اونم فهمیدم رزرو نداشتم!) رفتم پ
نمیدونم نمیدونم نمیدونم !
+ کاش یکی باهام حرف بزنه و براش درد دل کنم و بهم راهی نشون بده و تهش نگه چقدر عوض شدی ! حالم از این جمله بهم میخوره !
چرا چپ و راست به ادم میگید چقدر عوض شدی !؟ خب ادم عوض میشه بدیهیه ! عوض نشه و تو همون حالت بمونه جای تعجب داره ! پ انقدر با یه لبخند احمقانه خشک شده رو لبتون نیاید به ادم بگید چقدر عوض شدی ! باشه ؟
+ من عصبانی نیستم :)
تو میخواهی
کور باشم و نبینمت..
کر باشم و چیزی از تو و راجب تو را نشنوم..
احمقانه فکر کنم که هیچوقت عاشق نشدی..
تصمیم جاهلانه ای هم ندارم..
سوالی از این که چرا نیستی و نمیخواهی باشی و ...   ندارم.
قانعم کردی که بیش ازین نخواستی و نمیخواهی باشی.. چون حتی توانش را هم در خود نمیبینی!
 
و اما سوال من اینست:
تو را چه کسی قانع کرد که اینگونه باشی!؟
 
با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می کند.از حسود دوری کنم چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم باز از من بیزار خواهد بود.وتنهایی را به بودن در جمعی که به آن تعلق ندارم ترجیح دهمو سه چیز را هرگز فراموش نمیکنم :1 . به همه نمی توانم کمک کنم2 . همه چیز را نمی توانم عوض کنم3 . همه من را دوست نخواهند داشت ....!!
یک انسان از کجا آغاز می‌شود؟ یا بهتر است بگویم از چه زمانی آغاز می‌شود؟
آغاز هر انسان لحظه‌ای است که به خود بیاید که زندگی علیرغم اینکه می‌دهد و می‌گیرد ولی در نهایت همه چیز را ازت می‌گیرد. ما اساساً چیزی در زندگی به دست نمی‌آوریم، که همه چیز را از دست می‌دهیم. زندگی بازی‌ای که انجام می‌دهی تا برنده‌تر باشی نیست. زندگی فقط عشقی است که نثار می‌کنی. خواه این عشق به تو برگردد یا نه.
نمی‌خواهم وارد بحث احمقانه فرق دوست داشتن با عشق ورزیدن ش
یک انسان از کجا آغاز می‌شود؟ یا بهتر است بگویم از چه زمانی آغاز می‌شود؟
آغاز هر انسان لحظه‌ای است که به خود بیاید که زندگی علیرغم اینکه می‌دهد و می‌گیرد ولی در نهایت همه چیز را ازت می‌گیرد. ما اساساً چیزی در زندگی به دست نمی‌آوریم، که همه چیز را از دست می‌دهیم. زندگی بازی‌ای که انجام می‌دهی تا برنده‌تر باشی نیست. زندگی فقط عشقی است که نثار می‌کنی. خواه این عشق به تو برگردد یا نه.
نمی‌خواهم وارد بحث احمقانه فرق دوست داشتن با عشق ورزیدن ش
به قول صادق هدایت: «اصلا چه کار احمقانه‌ای کرده. چرا وصیت‌نامه نوشته؟ آدمی که خودش را می‌ترکاند [خودکشی می‌کند] دیگر به چس‌ناله و وراجی احتیاج ندارد. به او چه که بعدش چه خواهد شد که مردم را پند و نصیحت بدهد؟ همین ترکیدی و رفتی، دیگر تمام شده است، بعدش دیگر به تو مربوط نمی‌شود.»
| آشنایی با صادق هدایت _ مصطفی فرزانه |
به قول صادق هدایت: «اصلا چه کار احمقانه‌ای کرده. چرا وصیت‌نامه نوشته؟ آدمی که خودش را می‌ترکاند [خودکشی می‌کند] دیگر به چس‌ناله و وراجی احتیاج ندارد. به او چه که بعدش چه خواهد شد که مردم را پند و نصیحت بدهد؟ همین ترکیدی و رفتی، دیگر تمام شده است، بعدش دیگر به تو مربوط نمی‌شود.»
| آشنایی با صادق هدایت _ مصطفی فرزانه |
 
عاشقانه ترین عاشقانه های جهان
در برابر قلبم کم میاورند
وقتی که پای "تو" در میان است
.
بشنو!
فریاد عاشقانه ی قلبم را
دستهایم را که میگیری
نگاهم که میکنی
مشتاقانه تر از ثانیه ها...
عشق در وجودم میتپد
آوای بودنت، عاشقانه های جهان را میرقصاند
جهان در برق چشمانم میلرزد
و آغوشت تو گرم میکند تنم را...
با آرامشی از جنس بهشت... :)
.
آغوش تو آرامشی از جنس بهشت است
آرامشت از جنس "تو" در آینه ی "من"
خالیست جهان بی تو و عشقت شهِ قلبم!
بر بوم جهان با تو خوشست عشق کشید
خسته ام. دستم به هیچ کاری نمی‌رود. توی خودم فرو رفته‌اند. دلم می‌خواهد یکی عاشقم شود و دوستم بدارد. خسته ام از این دنیای تنهایی. و آخر چه کسی کسی را چنان که ارسطو می‌گوید دوست خواهد داشت؟ نه این جهان، جهان من نیست. این جهان پر از نقص است و من حقیقتا از اینهمه نقص در جهان دلزده‌ام. امروز شنبه هست. کاش امروز که کتابخانه می‌روم کمی بیشتر تلاش کنم. دلم می‌خواد دکتری بخونم آی‌پی‌ام کاش...
این ۶ روز که نت نبودبرای با خبر شدن از اوضاع اخبار سایت های ایرانی مثل ایستا رو می خوندم . اخر اخبار جا برای ارسال نظر داشت .احمقانه ترین چیز می دونید چی بود؟همه درخواست وصل شدن اینترنت رو داشتن . یکی برای پایان نامش ، یکی برای کسب و کارش ، یکی برای خبر گرفتن از عزیزش...و این وسط ، یکی می گفت که من که اعتراضی ندارم !!! کاری هم با بنزین ندارم ! تورو خدا نت رو وصل کنید من می خوام ادامه بازیم رو انجام بدم ||||::::
من خیلی خیلی کم فیلم خارجی میبینم... ولی هنوزم عاشق قصه های عاشقانه رمانتیکم...هر چقدرم با خودم و احساسم بجنگم...هر چقدرم تلاش کنم قوی باشم ولی شاید احمقانه شایدم خیلی عادی منم مثل خیلی دخترای دیگه عاشق ماجراهای رمانتیکمدریافت
جهان از کجا شروع می شود؟
این سوال یه نکته غلط و پنهان دارد و مانند تقسیم یک عدد بر صفر! پی پاسخ و مبهم می ماند.
نکته آن است که جا و مکان هم در محدوده ی جهان است و هر نقطه که جا و مکان معنی دارد، جهان هم معنا دارد. بنابراین مکانی که «جهان» نباشد وجود ندارد.
ادامه مطلب
مَردم منم ، اسباب هیاهو شده ام
هرجا که نیاز بوده من رو شده ام
برجام دوپهلوی سیاست مردان
وقت ظلمات نیمه شب رو شده ام
.
کانون تمام گفتگوهای جهان
بازیچه شهر آرزوهای جهان
سربسته تر از پیام سرّی در جنگ
پیچیده چنان بگو مگو های جهان .
اومدم یه فن فیک بخونم برگام ریخت . یه سری جملات رو که میدیدم یاد دوران احمقانه تینیجری که رمان عاشقانه ایرانی میخوندم افتادم :| به خدا دقیقا یاد همون حال و هوا افتادم. فکر کنم بهتر باشه سختی خوندن فیکای انگلیسی رو به دوش بکشم -__- ولی اگه چیز خوبی (حتی اگه ایرانی بود) میشناسید معرفی کنید لطفا :( (اسمات و خاک بر سری نمیخونم عذاب وجدان میگیرم )
برایم عجیب است این حجم از بی معرفتی که در دنیایمان حاکم است،اما مگر مهم است وقتی رفیق با معرفتی به نام خدا بالای سرت ایستاده؟من این را فهمیده ام که چقدر حساب باز کردن روی آدم ها احمقانه است،روی حرف هایشان ،رفتارهایشان و حتی افکارشان...گفتم:خسته نشدی؟
گفت:از چی؟
گفتم:از این حجم از بدی بی پایان!
گفت:مگر مهم است!!!؟خودم خوب باشم کافیست!!!
یاد گرفتم خوب باشم حتی اگر بد باشند،کافیست بدانم،خوب بودن من می تواند بزرگترین تلنگر برای کسی باشد که مفهوم خو
‍ ای خالق من ، پرده برانداز ببینم
عشقی که جهان عاشق آنست چه عشق است؟
دیوار ندارد و درش باز به هرکس
وابستگیش دربدری هست ، چه عشق است؟
سوزانده و از بوی خوشش عالم و آدم
چون باده زنان گشته از آن مست چه عشق است؟
سیراب کند با عطش هر تشنه لبی را ،
در بند کشد هرکه که دل بست ، چه عشق است؟
گویند که افلاک بنا شد به وجودش ،
هر دسته که همراه شده ، نگسست چه عشق است؟
از کرببلا جاری و در جوی جهان است
شاهراه جهان است نه بن بست ، چه عشق است؟
#احمد_یزدانی
#کربلا #اربعی
دانلود رایگان کتاب دانشنامه اساطیر جهان pdf    
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
دانلود کتب تخصصی و حرفه ای | دانشنامه اساطیر جهان ... - ...nirikadesign.com › دانلود-کتب-تخصصی-و-حرفه-ای › دانشنامه-اساطی...منبع کنکور ارشد پیام‌نور .کتاب دانشنامه اساطیر جهان نوشته شده زیر نظر رکس وارنر و ترجمه شده توسط ابوالقاسم اسماعیل پور در سال 1389 توسط انتشارات اسطوره به ...
دانلود رایگان کتاب دانشنامه اساطیر جهان pdf :: دانلود کتابketabdownloadpdf.blog.ir › دانلود رایگان ک
دانلود رایگان کتاب تاریخ مصور جهان pdf
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تاریخ مصور جهان دنیای باستان تاریخ : ابو عبدالرحمن الکردی ...archive.org › details › abo_abdrahman_kordi_barid_20150604۱۴ خرداد ۱۳۹۴ - تاریخ مصور جهان دنیای باستان تاریخ. by: ابو عبدالرحمن الکردی ... عاطفه سلیانی. برای دانلود کتابهای بیشتر اینجا کلیک کن: مُنْتَدی إِقْرَأ الثَقافِی.
کتاب تاریخ مصور جهان دنیای باستان( با عنوان فرعی انسان ...www.pinterest.com › pinدانلود کتاب تاریخ مصور جهان دنیای باستان اثر
دانلود رایگان کتاب تاریخ مصور جهان 
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تاریخ مصور جهان دنیای باستان تاریخ : ابو عبدالرحمن الکردی ...archive.org › details › abo_abdrahman_kordi_barid_20150604۱۴ خرداد ۱۳۹۴ - تاریخ مصور جهان دنیای باستان تاریخ. by: ابو عبدالرحمن الکردی ... عاطفه سلیانی. برای دانلود کتابهای بیشتر اینجا کلیک کن: مُنْتَدی إِقْرَأ الثَقافِی.
کتاب تاریخ مصور جهان دنیای باستان( با عنوان فرعی انسان ...www.pinterest.com › pinدانلود کتاب تاریخ مصور جهان دنیای باستان اثر
من می‌ترسم، خیلی خیلی می‌ترسم
من از دنیای آدم بزرگ‌ها می‌ترسم
دنیایی خاکستری، بی‌رحم، خطرناک و پر از دروغ
دلم نمی‌خواهد جزئی از این‌جا باشم، دلم می‌خواهد فرار کنم به سرزمینی دور و رنگی
من دلم نمی‌خواهد بزرگ شوم و جزئی از آن‌ها باشم
دوست دارم با کسی از این ترس و نگرانی صحبت کنم 
اما
همه شما آدم بزرگ‌ها احمقانه می‌پندارید و زاییده خیالات
بی‌خبر از این که این آدم‌ها چقدر موجودات وحشت‌ناکی شده‌اند
دانلود رایگان کتاب دانشنامه اساطیر جهان  
 
دانلود فایل   
 
 
 
 
 
اگر امکان دارد آن را به فارسی ایمیل کنیدنتایج وب
دانلود کتب تخصصی و حرفه ای | دانشنامه اساطیر جهان ... - ...nirikadesign.com › دانلود-کتب-تخصصی-و-حرفه-ای › دانشنامه-اساطی...منبع کنکور ارشد پیام‌نور .کتاب دانشنامه اساطیر جهان نوشته شده زیر نظر رکس وارنر و ترجمه شده توسط ابوالقاسم اسماعیل پور در سال 1389 توسط انتشارات اسطوره به ...
دانلود رایگان کتاب دانشنامه اساطیر جهان pdf :: دانلود کتابketab
در این ‌گزارش با عجیب‌ترین جوایز سراسر جهان آشنا خواهید شد.
۱. جایزه داروین
جایزه داروین که نام خود را از دانشمند معروف «چالرز داروین» گرفته به افرادی اهدا می‌شود که به عجیب‌ترین شکل ممکن از دنیا رفته‌اند. به عبارتی دیگر این جایزه به کسی داده می‌شود که به احمقانه‌ترین شکل ممکن مرده باشد. جایزه داروین در دهه هشتاد قرن پیش از سوی گروهی از جوانان راه‌اندازی و در سال ۱۹۹۳ میلادی به طور رسمی اهدا شد.
۲. جایزه پا در دهان
این ‌جایزه در سال ۱۹۹۳
بزرگ ترین قاره کره زمین =اسیا(44میلیون کیلومتر مربع )
بزرگ ترین اقیانوس =کبیر یا آرام (166میلیون کیلومتر مربع )
بزرگ ترین شبه جزیره جهان =عربستان(3183100کیلومتر مربع)
بزرگ ترین جزیره جهان =استرالیا (7682300کیلومتر مربع)
بزرگ ترین دریای جهان =مدیترانه (2966000کیلومتر مربع)
بزرگ ترین دریاچه جهان =خزر یا مازندران (371795کیلومتر مربع)
بزرگ ترین خلیج جهان =مکزیکو
طولانی ترین رود جهان =نیل (6600کیلومتر)
پر آب ترین رودجهان=آمازون
بلند ترین آبشار جهان =انجل در ونزوئلا (
مَردم منم ، اسباب هیاهو شده ام
هرجا که نیاز بوده من رو شده ام
برجام دوپهلوی سیاست مردان
وقت ظلمات نیمه شب رو شده ام
.
کانون تمام گفتگوهای جهان
بازیچه شهر آرزوهای جهان
سربسته تر از پیام سرّی در جنگ
پیچیده چنان بگو مگو های جهان .
می دونی چه چیزی نقاشی مونالیزا رو معروف کرد؟دزدی! شاید باورت نشه، قبل از اینکه مونالیزا دزدیده بشه کسی آن چنان نمیشناختش، یه شب یکی از کارمندهای موزه لوور می خوابه توی موزه و صبح نقاشی رو برمی داره و به راحتی می دزده، احمقانه نیست؟از فرداش همه می گفتن وای خدای من، مونالیزا دزدیده شده؟ مونالیزا…مونالیزا
ادامه مطلب
تاسف برانگیز است
امثال سپاه پاسداران که تروریست هایی مانند رجوی و داعش را از کشورهای جنگ زده بیرون
کرد. حالا در اقدامی احمقانه در فهرست تروریستی آمریکا قرار گرفته است.
از همان روزی
که نام فرقه رجوی از لیست تروریستی ایالات متحده خارج شد مشخص بود این لیست
فرمالیته و صرفاً محض عملیات روانیست و نه مبارزه با تروریسم.
وقتی نام سپاه
پاسداران و حزب الله لبنان برای ایالات متحده، هم ردیف گروهک های جنایتکاری همچون
القاعده، طالبان، داعش و دیگر تروریس
دانلود رایگان کتاب تاریخ مصور جهان pdf
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تاریخ مصور جهان دنیای باستان تاریخ : ابو عبدالرحمن الکردی ...archive.org › details › abo_abdrahman_kordi_barid_20150604۱۴ خرداد ۱۳۹۴ - تاریخ مصور جهان دنیای باستان تاریخ. by: ابو عبدالرحمن الکردی ... عاطفه سلیانی. برای دانلود کتابهای بیشتر اینجا کلیک کن: مُنْتَدی إِقْرَأ الثَقافِی.
کتاب تاریخ مصور جهان دنیای باستان( با عنوان فرعی انسان ...www.pinterest.com › pinدانلود کتاب تاریخ مصور جهان دنیای باستان اثر ش
یهو به خودم اومدم دیدم من ۲۱ سالمه و... خدایا! من چقدر کارای احمقانه میکنم.
قبلا تصورم از آدم بیست ساله و بالاتر، یه آدم کاملا عاقل و بالغ بود و حالا...
_ سر یه کارگروهی مثل بچه ها دعوا میکنم!
_ سر همون کار انقدرگریه میکنم که کل شبو با سردرد میگذرونم!
_ مثل قبل بقیه رو نمیبخشم و لجبازی میکنم همش و اخلاق بد آدم بزرگارو واسه خودم انتخاب کردم!
_ نمیتونم تصمیم درست بگیرم و زود نظرم عوض میشه!
_ از نبودن آدمها میترسم! از بودنشون هم...
.
.
.
قرار نبود من توی این س
 
ترک اعتیاد و روش های درمان آن
اگر چه عوارض ثانویه اعتیاد در بین گروهی از معتادین كه به دلیل فقر و تنگدستی امكان تامین هزینه زندگی خود را ندارند ،سبب می شود كه برای خرج اعتیاد خود دست به هر كاری بزنند ، نسبت به سر و وضع و بهداشت فردی بی تفاوت شوند و در یك كلام مشمول تمام صفاتی كه جامعه به معتادان نسبت می دهد باشند اما این عمومیت ندارند و اكثریت معتادان را شامل نمی شود.
 رش ، او را به وادی خلاف سوق می دهد. خوشبختانه مدتی است كه در قوانین تجدید نظ
حق دختری که با یه پسر مدتی چت میکنه و خانوادش میفهمن اینه که بزور شوهرش بدن؟
تا کی این عادت و رفتارای احمقانه؟
خواهش میکنم  واسه ی دوستم خیلی خیلی دعا کنید
بعداز یکی دوماه بی خبری ازش فهمیدم به خاطر این موضوع زندانیه تو خونه.
میشه حداقل یه صلوات واسش بفرستید؟
از کول نمایی ها و اسپویل گرایی های یک عده متنفرم:/طرف می اید از اول تا اخر فیلم را زر زر میکند میرود به درک اعلا واصل می شود "_" حداقل خلاصه کن:/یک مومنت هم جا نینداخته:/مگر میمیری که ان زبانت را در کامت بگیری و لال شوی و اسپویل نکنی ؟:/،ولو اینکه من بخواهم با سیخ داغ در حالی که تهدید به کور کردنت میکنم ،بازجویی ات کنم؟! :/
از قول های احمقانه ای که به خودم داده ام این است که اگر یک بار دیگر به سرم زد بروم که بگویم برایم اسپویل کنید فرقی ندارد که باشد از
از کول نمایی ها و اسپویل گرایی های یک عده متنفرم:/طرف می اید از اول تا اخر فیلم را زر زر میکند میرود به درک اعلا واصل می شود "_" حداقل خلاصه کن:/یک مومنت هم جا نینداخته:/مگر میمیری که ان زبانت را در کامت بگیری و لال شوی و اسپویل نکنی ؟:/،ولو اینکه من بخواهم با سیخ داغ در حالی که تهدید به کور کردنت میکنم ،بازجویی ات کنم؟! :/
از قول های احمقانه ای که به خودم داده ام این است که اگر یک بار دیگر به سرم زد بروم که بگویم برایم اسپویل کنید فرقی ندارد که باشد از
 
 
آخرین باری که انقدر به کارام فکر نکرده بودم یادم نمیاد! یعنی یه آدم میتونه انقدر تنزل کنه! همینقدر احمقانه!
یاد حرفای استاد می افتم که داشت اصول کار یاد میداد، میگفت چقد این گزینه مهمه!
*خودشیرین
مخلوطی از تنفر و ترس و حس ناپاکی و رانده شدن 
 
یاد رفقای قدیم افتادم...
من بی معرفتم، شما دیگه چرا؟
یادش بخیر یه زمانی گفتگوها داشتیم! من انقد بهت سر میزدم، تو نباید یه بار بگی برم ببینم چه مرگشه؟ دستشو بگیرم؟ قدیما بامعرفت تر بودی... میدونی الان چق
میام بگم کاش دانشگاهم عوض میشد، رشته‌ام عوض میشد، بچه‌های رشته‌مون کلا عوش میشد میبینم دلم نمیخواد و&کاقعا... ولی من نمیتونم هرروز هعی تپش قلب ناشی از حرص خوردن و عصبانیت رو تحمل کنم.
من نمیتونم این حس بد لحظه‌های دیدنت و حتی بعدش و تحمل کنم، حالا یا حالم و به هم میزنی یا عصبیم میکنی یا دوست دارم یا یه مرگی این وسط هست که میدونم توام دچارشی فقط کاش بگذره کاش یه چیزی بشه که تموم بشه...
.
.
آسمونم دلگیر و تیرس مثل آخرین لحظه قبل از یه بارون شدید
تیتر یه مقدار غلیظه! ولی هیچ چیز دیگری منظور نظر من رو نمی‌رسوند! :/
 
آقا ما از وقتی یادمون میاد داشتیم سختی می‌کشیدیم :| همیشه انگار یه مفاهیمی به نام استرس، اضطراب، تنش، خشم‌های فروخورده و امثالهم تو زندگیمون بوده... نه که فقط من اینجوری باشم! ولی ناموسا مال من خیلی بیشتر از خیلیا بوده!!
توی این پست دوست دارم از حال این روزهام بگم، پس لطفا قبول کنین که منطق رو برای چند دقیقه بذارم کنار.. چون خسته‌‌م و دلم می‌خواد غر بزنم و بگم که آقا! خشم دا
بعضی اشتباها هیچ جوری جبران نمیشه
و بعضی راه هارو نباید رفت چون به امتحان کردنش نمی ارزه!
از اصول و ارزشهات هیچ وقت نباید کوتاه بیای... همه چی یه ذره یه ذره شروع میشه.. پیش میره و میشه یه گلوله ی برفی بزرگ!! 
همش فکر میکنم چرا قدم اول و برداشتم؟؟ 
خلاقیت انسان تا اونجا پیش میره که خوشبختی رو از خودش میگیره براحتی و خودشو تو چاهی میندازه که نمیتونه ازش بیرون بیاد.. انسان موجودیه که میتونه به احمقانه ترین شکل ممکن خودشو تو بزرگترین دردسرها بندازه
بعضی وقتا مثل همین الان، حس می‌کنم همه‌ی این حس بد من از این میاد که از قضاوت شدن توسط آدمایی که می‌شناسم می‌ترسم. در واقع می‌ترسم اونا هم مثل من فکر کنن و من رو محکوم کنن و کارهام رو احمقانه بدونن. 
بعد فکر می‌کنم شاید خودمم باید یه تجدید نظری بکنم و این قدر قاضی نباشم.
 
 
کلا توو یک دقیقه، انرژیم خالی شد. به خاطر چی؟ به خاطر دو تا جمله که بین دو نفر دیگه رد و بدل شده. و ذهن خودم که خیال‌پردازی می‌کنه و از قضاوت شدن می‌ترسه. این چیزا نباید م
امروز سعی کردم اعتیادم به گوشی را کنترل کنم.
و یاد گرفتم المان ماتریسی QED را حساب کنم... دست و پا شکسته، اما یاد گرفتم. ساعت 4 و 22 دقیقه صبح است. می‌دانم امروز کار زیادی نکردم و بیش‌تر توی تختم بودم. می‌دانم خواندن 15 صفحه ذرات برای یک روز خیلی کم است. خوش‌حالم که یاد گرفتم، ولی احساس می‌کنم خیلی کم است و خوش‌حالی‌ام احمقانه است. خیلی کم است... فصل 7 ام هنوز. باید تا 11 بخوابم. بعدش هم تمام آن مقاله‌ها و محاسباتشان. وای بر من که این‌قدر تنبلم. 
 
به
این تصمیم سیزده سالگی منه!احساسی؟نه،نبود.هنوز هم‌ معتقدم که نبود.عقلانی بود.ولی عقل من اون روزا چی با خودش فکر کرد؟به من چی گفت که قانعم کرد؟یادم نمیاد.شایدم همون موقع ها از ذهنم پاکش کردم تا دیگه هیچ وقت یادش نیفتم.کی می‌دونه که به خاطر آینده نگری بوده یا نه؟عقل و منطق که شما انقدر تعریفشو می‌کنین و‌حتی احساس-که نباید دخیل می شد و شد-به جایی نرسیدن.شاید باید یه قرصی یا یه وِردی یا یکی از همون راهکار های احمقانه‌تون بهم بدین که چراغ حس دوس
من تا همین چند سال پیش نسبت به آدما خیلی مهربون بودم. حتی اگه دلم می‌شکست و بدی می دیدم سعی می کردم خودم خوب باشم و به بقیه کاری نداشته باشم ، گوشم پر بود از این جمله های تو خوب باش و به جهان انرژی مثبت بده که دو چندان به سوی خودت بر میگرده . و اون خطا ها و اشتباه ها رو از ذهنم به مرور زمان کم رنگ می کردم . اما حالا با گذشت زمان و تکرار قضایا پخته تر شدم . به حقیقت ها بیشتر رسیدم ، به واقع آدمی که کوچیکترین اذیت رو از جانبش دیدی باید بی برو و بر گرد از
 
امشب چه شبی است بهتر از یک دهر است
آواز جهان مژده از صد بهر است
صد بهر به گوش این جهان یک راز است
وآن راز محمدی پسند، آن ساز است
آن راز دهد مژده به هر دل ای دوست
بر گوش جهان نغمه ی یا الله است
امشب شب مهمانی و شب، شوق و نداست
تا صبح به گوش ماه،قل هو الله است
یا حق کنم از بهر سجود خوش اقبال
من عاشقم و حاجت این شب یاد است
امشب شب قدر و شب فتوا و دعاست
ای مونس من، عشق همه ثار الله است
خونی که شده جاری ز بوی الله
دارد این ندا که یار ما قران است
وقتی زندگی یه زوج دچار چالش شده، خیلی ها بهشون پیشنهاد میدن (گاهی هم امر میکنن) که بچه دار بشن تا مشکلشون حل بشه. حالا بماند که در مواردی مثل اعتیاد هم بعضی ها همچین پیشنهاد احمقانه ای میدن.
«اگر با مشکلی روبه‌رو شدید که نمی‌تونستید حلش کنید، بچه به‌تون تعلق می‌گیره که معمولا کمک می‌کنه»
شاید فکر کنید این نصیحت احمقانه مختص ما ایرانی ها (یا کشورهای جهان سوم) باشه اما این دیالوگی از فیلم The Lobster 2015 هست و نشون میده گویا این گونه نصایح بدون فکر
به شکل احمقانه‌ای بلیط‌های هواپیما را چک می‌کنم، زیاد می‌خوابم، کاری که فورس ماژور باشد برای انجام دادن ندارم و فقط انتظار می‌کشم.
شب ها بیدارم، تا صبح، بلکه بیشتر، نزدیک به ظهر می‌خوابم تا عصر، عصر بیدار میشم و با سردرد سعی می‌کنم به کار مشغول شوم. دلم از گرسنگی ضعف می‌رود و اعصابم هم ضعیف شده و با عصبانیت عینک را به چشم می‌زنم، از چشم بر می‌دارم و تحمل می‌کنم.
خوابم می‌آید و منتظر می‌مانم. دلم مچاله میشود و کم کم...
داستان غم انگیزی ا
یک چیزی از یک جایی انگار دارد چنگ می‌زند تا خودش را به یک بالایی برساند. آن چیز از جنس فکرهای فصلی و موهومات قلبی است. آن جا؛ حنجره و گلوی یک ذهن مفلوک است که پر از خراش چنگ‌ها شده است. و آن بالا... آن بالا... .
چارلی یک بار یک محشری درمورد لکنت نوشته بود؛ کشتی درون بطری! آواهایی که  خود را می‌رسانند اما پشت دندان‌ها گیر می‌کنند.
حقیقتا نفسم گرفت!
غیرممکن احمقانه‌ی ناشی از ترس. ترس زاییده‌ی زندگی بین آدم‌ها، و استعداد شگرف این گونه‌ی انگار خلق
بر اساس بررسی‌های انجام شده در خصوص قدرتمندترین اقتصادهای جهان، ایالات متحده آمریکا از سال ۱۸۷۱ تا کنون، در جایگاه نخست این لیست قرار دارد و پیش‌بینی می‌شود تا پایان سال ٢٠١٩ نیز جایگاه خود را حفظ کند.
مراحل مختلف چرخه‌های اقتصادی، به طور مداوم باعث تغییر و تحول اقتصاد سراسر جهان می‌شود. اما جالب توجه است که اقتصادهای قدرتمند جهان، به همین سادگی جایگاه خود را از دست نمی‌دهند. با نگاهی به لیست 10 اقتصاد برتر جهان از سال1980 تا کنون، شاهد ثا
چند دقیقه بعد،رعنا توی اتاق خواب داشت وسایلش را جمع می کرد که برود خانه مادرش.بهمن دقیقا رو به رویش نشسته بود و هرچه رعنا را صدا می کرد،رعنا جوابی نمی داد. از جایش بلند شد و رفت در ورودی ساختمان را قفل کرد.می خواست با این کار مانع رفتن رعنا بشود،اما کارش احمقانه بود. هنوز مثل بچگی هایش فکر می کرد. یک بار هم که می خواست نگذارد مادربزرگ برود خانه شان،کفش هایش را قایم کرده بود توی انباری؛مادربزرگ با کفش دیگری رفت. اما این بار قصه کمی فرق می کرد؛ به
قدبلندترین افسر پلیس جهان با بیش از 2 متر قد +عکس
جاگدیپ سینگ با قد ۲ متر و ۲۸ سانتیمتری خود به عنوان قدبلندترین افسر پلیس جهان شناخته می‌شود.
اگر کسی دلش بخواهد با قدبلندترین افسر پلیس یک عکس سلفی بیندازد احتمالا به یک نردبان نیاز خواهد داشت چون قدبلندترین افسر پلیس در هند زندگی می‌کند و قدش 2 متر و 28 سانتیمتر است. جاگدیپ سینگ، افسر پلیس ترافیک شهر پنجاب هند ادعا می‌کند به عنوان بلندترین افسر پلیس جهان می‌تواند هر تخلفی که در خیابان‌های
این روزها در برخورد با بعضی همکلاسی‌هایم متوجه شدم آدمی هرچقدر عمیق‌ و با اصالت‌تر، ساده‌تر و بدون شوآف است.هرچیز ساده‌ای از نظر آن‌ها بی‌کلاس و از مد افتاده و هرچه شلوغ‌تر با رنگ و لعاب بیشتر، با کلاس‌ و فاخر است؛ لذا طبق نظر اساتید نان و پنیر برای افطار بی‌کلاس است، خرما قدیمی شده و هر خوراکی عجیب غریب قشنگ ‌‌‌‌تر است.
خلاصه که روزی هزار بار به روی ما می‌آورند که آن‌ها خدای کلاس و شخصیت هستند و ما از قوم بربر ها.
تحمل جماعت تازه به
جدیدترین کشور جهان کدام است ؟این گونه نیست که تعداد کشور های جهان دائما در حال افزایش باشد ، همچنین اگر یک نهاد سرزمینی، خود را به عنوان یک کشور مستقل اعلام کند ، کشور های دنیا به آن به چشم یک کشور جدید نگاه نمی ‎کنند. چنانچه در بخش سرگرمی و گوناگون نمناک می خوانید جدید ترین کشور شناخته شده بین الملی در جهان ، کشور افریقایی سودان جنوبی است که در تاریخ 9 ژوئیه 2011 استقلال خود را اعلام کرد و بعد ها به عنوان عضو جدید سازمان ملل شناخته شد.

ادامه مط
تو اوج گرما
یه ساعت دو دو تا چارتا میکنم که با مترو برم یا اتوبوس
و مترو رو انتخاب میکنم به خاطر کولرش
به این فک میکنم که باید دور دنیا بچرخم تا برسم خونه
و تهش میگم به درک! بهتر از گرمای اتوبوس و معطلیشه...
بعد همینطور که با مهدیس داریم سینه کش افتاب میریم سمت بیارتی و ایستگاه مترو 
یه دفعه اتوبوس بهشتی صادقیه ( تک اتوبوس زرد کولر دار این خط ) از جلوم رد میشه و میپرم بالا ! 
میرم ته اتوبوس میشینم و پرده رو میکشم و از نور افتاب و سرمای کولر لذت میبر
فراد ثروتمند جهان هیچوقت به طور شانسی ثروتمند نشدند زیرا مغز خود را به کار گرفته اند و از جایشان بلند و زحمت کشیده اند در ادامه با معرفی 30 نفر از پولدارترین افراد جهان در سال 2020 سایت تالاب را دنبال کنید.
 
بیشتر افراد ثرومتمند جهان را مردان و زنان در حوزه تکنولوژی و فناوری تشکیل می دهند که این اهمیت بالای فناوری در زندگی انسان ها را نشان می دهد. براساس شاخص میلیاردرهای بلومبرگ (Bloomberg Billionaires Index) که اخیرا لیستی از 500 میلیاردر بزرگ در آن به صورت
لطفا این جملات را با دقت بخوانید و به خاطر بسپارید
 در زندگی آموختم که با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه ی خود باقی بماند.
در زندگی آموختم که با انسان وقیح و بی حیا بحث و جدل نکنم چون او چیزی برای از دست دادن ندارد و فقط روح مرا طباه میکند
آموختم که از حسود دوری کنم چون اگر همه ی دنیا را هم به او بدهم باز هم از زندان تنگ حسادت خویش بیرون نخواهد یافت.
در زندگی آموختم که گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی دیگر نفسی برای ما باقی نمیماند تا کنار
تو رو تو گورِ من نمیذارن
بیخودی رو سرم حجاب نکش
تویی و دینت و خدای خودت
واسه من جانمازو آب نکش
تار موهامو ول کن حاج آقا
ریش تو ریشه‌مونو سوزونده
فکر تار عنکبوت ذهنت باش
ذهن تو چند قرن عقب مونده!
ذکرتو هی بلندتر میگی
بلکه گوش یه شهرو کر بکنی
پیچ تقواتو یکّمی شل کن 
نمیخواد دنیا رو خبر بکنی
کی از این ارزشا پرت کرده؟!
فکرای احمقانه مذهب نیست
دل تو سوت و کور و تاریکه
اینجا اونقدری که میگی شب نیست
اگه چَن قرنِ پیش می‌بودی
به چی حس غرور می‌کردی؟
شک ن
یه حال عجیبی دارم!
یه تنهایی عجیبی تو وجودم حس میکنم!
اینکه به هیچ‌ادمی هیچ حسی برام نمونده جالبه واسم...
شاید از این تنهاییم ناراضی‌هم نیستم...نمیدونم
با تقریب خوبی از همه کس و همه چیز دارم فرار میکنم :)
من همیشه ادم فرار بودم تا قرار!
من ادمیم که الان علاوه بر اینکه میتونم خودمو کنترل کنم تا به کسی پیام ندم و کاره احمقانه ای نکنم میتونم دیگرانم قانع کنم که از این کارا نکنن :)
ادما بزرگ میشن دیگه خب :)
حرف زیادی نبود ! فقد خواستم بگم این جمعه هم گذ
دیشب خواب تو را دیدم.میان مزرعه کوچک و سبزت نشسته بودی و تند تند حرف می‌زدی، با همان لهجه بامزه و شیرینت. از رویاها و آرزوها و آینده و تلاش.توی خواب مدام می‌پرسیدی و جواب نمی‌دادم ،فقط لبخند احمقانه‌ای می‌زدم.دهانم را باز می‌کردم تا جواب بدهم اما صدایی خارج نمی‌شد و نمی‌توانستم بگویم چقدر دلم می‌خواهد حرف بزنم.
میم نازنین
تمام دیشب توی خواب دلم می‌خواست حرف بزنم، از روزمرگی‌ها و دلتنگی‌ها و ترس‌ها.از اینکه شبیه همان آدم‌های احمقی ش
احساس حقارت میکنم 
رفتارای مامانم باعث میشه که حس کنم بی ارزشم 
فکرای احمقانه و خیالبافی های خودم حالمو بهم میزنن 
از اینکه حتی عکسمو پروفایل خودم بذارم میترسم ب خاطر چی نمیدونم 
درس نمیخونم با اینکه نیاز مبرمی بهش دارم 
چاق شدم
از وضعیت تناسب اندام و پوست صورتم اصلا راضی نیستم 
سراسر وجودم شده ناراحتی و نارضایتی 
دلم میخواد بخوابم و ببینم که تموم این فکرا تموم شده 
دغدغم فقط درسه و ب هیچی فکر نمیکنم 
هیچ خیال و فکر واهی ندارم و یه ادم نرم
نمیدونم باید بگم کم کم دارم به آخرای راه میرسم یا تازه یک شروع پر چالش پیش رو خواهم داشت؟! برای من که در این سن رویارویی با هر چیز جدیدی به شدت به هیجانم میاورد گزینه دوم مناسب تر است. شاید احمقانه باشد که گاهی تو دلم میگم این کرونا انگار فقط اومده و اومده که برنامه های منو بهم بریزه! هر چند که میلیون ها نفر مثل من هستن که دقیقا همین جمله رو در مورد رابطه خودشون و کرونا تکرار میکنن. 
در هیجان انتظار روزهای آینده هستم و هر روز خودمو به تصویری که ب
دو تا همکلاسی داشتم خیلی درس میخوندن ولی درس خوندن احمقانه
مثلا یه سری یکیشون جزوه تایپ کرده بود برلی بچه های کلاس اونجاهایی رو هم که استاد گفته بود نخونید رو هم نوشته بود
یا قرار بود کنفرانس بدن،کنفرانسی که نهایت وقتش بیست دقیقه بود،بعد بیست دقیقه استاد به یکیشون گفت تمومش کنید دیگه که اون یکی گفت استاد یه ساعت هم من باید کنفرانس بدم

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها